کارهاي زنبورداري در ماه مرداد
اگر ارديبهشت و خرداد و تير ماه زماني است كه زنبوردار بيشترين محصول عسل ساليانه اش را برمي دارد. در مقابل مرداد ماه مهمترين ماه براي برنامه ريزي بخصوص تقويت جمعيت ها براي سال بعد مي باشد. چه در همين ماه ستون هاي اصلي زنبورداري براي سال آينده پايه گذاري مي گردد. از تخم هايي كه از مرداد ماه به بعد گذاشته مي شوند زنبورهائي تولد خواهند يافت كه پاييز و زمستان و حتي مدت نسبتا كوتاهي از بهار زنده مانده و داخل كندو فعاليت هاي لازم را انجام خواهند داد.
در اواخر زمستان تعداد زنبورهاي جمعيت هر چه زيادتر باشد ملكه نيز تعداد بيشتري تخم خواهد گذاشت و در نتيجه جمعيت به سرعت قوي شده و حتي از شهد گل هاي درختان ميوه يك محصول نسبتا جالب تحويل زنبوردار خواهد داد. بنابراين به نفع زنبوردار است كه در مرداد ماه جمعيت را تقويت و ملكه را تحريك به تخمگذاري هر چه بيشتر بنمايد و اين كار را اقلا تا دو ماه بعدش حتما ادامه دهد. با اين حساب ملكه هر چه در اين مدت بيشتر تخمگذاري نمايد در اواخر زمستان و اوايل بهار تعداد زنبورهايش بيشتر و جمعيت ها قوي تر خواهند بود. كارهاي لازمي كه در اين ماه بايد عملي گردد در صورت اجرا نشدن ديگر در بهار آينده جبرانش ممكن نيست.
بزرگترين وظيفه زنبوردار در اين ماه مبارزه با كم شدن سريع فعاليت تخمگذاري روزانه ملكه است كه به دو عامل بستگي دارد:
1 - طول روز » گو اينكه ملكه داخل كندو و در تاريكي به سر مي برد و معمولا شب و روز را نبايد بتواند تشخيص دهد ولي عملا ديده مي شود كه طول روز در تعداد تخمي كه وي روزانه مي گذارد موثر است به طوريكه در بهار كه طول روز مرتب درازتر مي گردد ملكه هم هر روز تعداد بيشتري تخم مي گذارد تا روز پيش، از اواسط تير ماه كه روزها مرتب كوتاه مي شوند ملكه هم از تعداد تخمي كه مي گذارد روزانه معمولا مي كاهد. از آنجائي كه طويل و كوتاه كردن روزها از قدرت ما خارج است از اين راه قادر نيستيم در جلوگيري از كم شدن تخمگذاري روزانه ملكه اثري بگذاريم، سعي مي كنيم به كمك تغذيه كمبود ملكه را جبران كنيم.
2 - تغذيه » تعداد تخمي كه ملكه مي گذارد با مقدار غذايي كه روزانه به وسيله كارگران وارد كندو مي گردد نيز بستگي مسقيم دارد. يعني هر اندازه مقدار غذايي كه در روز وارد كندو مي شود بيشتر باشد ملكه هم به همان نسبت روزانه بيشتر تخم مي گذارد و هر چه روزانه كمتر غذا وارد كندو گردد از شدت تخمگذاريش مي كاهد. مقدار غذا و نوع آن برخلاف عامل قبلي در اختيار ماست و به راحتي مي توان نوعش را عوض و يا مقدارش را كم يا زياد كرد. امروزه از زنبورداري از اين عامل با هدف هاي مختلف بهره برداري مي شود.
با استفاده از همين عامل در مرداد ماه به تغذيه تحريكي جمعيت ها مي پردازيم تا اگر چه نمي توان به كلي مانع كم شدن تخمگذاري ملكه شد ولي مي توان اين كاهش اجباري را به حداقل ممكنه تقليل داد. مقدار محصول عسلي را كه هر يك از جمعيت هاي زنبورستان ساليانه به كندو مي آورند با وجود مساوي بودن قدرت داخلي جمعيت ها و يكسان بودن شرايط طبيعي براي همه آنها، بعضي بيشتر و برخي كمتر است.
با استفاده از شناسنامه جمعيت ها مقدار عسل همه كندوها را جمع و به تعداد كندوها تقسيم مي كنند. عددي كه بدست مي آيد مقدار متوسط عسل زنبورستان است. جمعيت هايي كه كمتر از متوسط زنبورستان عسل داده اند بايد هر چه زودتر ملكه اش را عوض كرد. چون كمي و زيادي محصول از خواص ارثي ملكه است كه آن را به بچه هايش كه كارگران باشند انتقال مي دهد. اگر تهيه ملكه ممكن نبود آن را با يكي از بچه هاي مصنوعي و يا يك پس بچه مي توان متحد كرد.
طبيعت هم همين كار را به طرزي ديگر هميشه انجام داده و باز هم مي دهد. در سال هائي كه شهد كم است يا بدليل سرماي غيره منتظره و يا باران هاي زياد زنبورها نتوانند و يا فرصت كافي براي جمع آوري شهد نداشته باشند تنها جمعيت هاي قوي و فعال قادر به جمع آوري شهد كافي براي ذخيره زمستانيشان خواهند بود. جمعيت هاي ضعيف و يا غير فعال شهد كمتري به كندو مي آورند كه حداكثر تا اواسط زمستان تمام مي شود و زنبورهايش از گرسنگي ميميرند يعني به طور طبيعي ضعيف ها حذف شده و تنها جمعيت هاي قوي زنده مي مانند. بدين طريق ملاحظه مي شود كه طبيعت خودش هم پرورش دهنده خوبي براي زنبور عسل است. زنبوردار هم بايد همين كار طبيعت را با دقت تمام و در همه سال هاي زنبورداريش با استفاده از امكاناتي كه در اختيار دارد تقليد و تكرار نمايد. چنين زنبورداري هميشه در كارهايش موفق خواهد بود.
يكي از كارهاي خوبي كه زنبوردار مي تواند بكند اينست كه در ارديبهشت و خرداد تعدادي بچه مصنوعي بگيرد و در مرداد ماه براي متحد كردن با جمعيت هاي ضعيف از آنها استفاده نمايد. تا جمعيت هاي تشكيل شده با داشتن ملكه هاي جوان و فعال، بتوانند بدون بيماري زمستان را گذرانده و در بهار آينده با تمام قدرت فعاليت هايش را آغاز نمايند.
نر كشي در جمعيت ها در اين ماه و در خيلي از نقاط ايران حتي در تير ماه شروع شده و به اتمام مي رسد. پايان نركشي اعلام پايان سال براي زنبورها هم هست. از اول شهريور ماه تقريبا در تمام نقاط كشور ما زنبورها سال تازه شان را شروع مي نمايند. جمعيت هاي سالم پاييز و زمستان را بدون زنبورنر مي گذرانند. وجود زنبور نر از مهر ماه به بعد در كندو علامت طبيعي نبودن وضع داخلي بويژه بي ملكه بودن جمعيت مي تواند باشد.
تغذيه زمستاني را همين ماه فوري پس از برداشت عسل با تغذيه تحريكي مي توان شروع كرد و اگر قبلا شروع شده ادامه داد. در مرداد ماه معمولا جمعيت قوي است ولي تقريبا همه زنبورهاي آن در بهار و تابستان متولد شده اند و عمرشان به زودي پايان يافته حداكثر پس از چند هفته خواهند مرد. بنابراين چه بهتر كه كار تغذيه تحريكي و ذخيره كردن غذاي زمستاني جمعيت را به عهده اين زنبورها گذاشت تا زنبورهائي كه از اين پس متولد مي شوند و تمام پاييز و زمستان و حتي اوايل بهار زنده مانده و فعاليت خواهند كرد از اين كار مشقت آورد معاف باشند و در نتيجه بتوانند مدت زيادتري زنده مانده و هم چنان كه بارها گفته شد از شكوفه هاي درختان ميوه يك محصول جمع نمايند و حتي در فروردين ماه تحويل زنبوردار دهند.
در هر زنبورستاني هميشه تعدادي از جمعيت ها تغذيه ها را به راحتي قبول و تا صبح روز بعد ظرف غذا خوري را خالي مي كنند. برخي ديگر برعكس با وجود كمبود عسل در كندوهايشان تغذيه را قبول ندارند و غذاي داده شده در ظرف غذا خوريشان بي مصرف مدتها باقي مي مانده و حتي پس از چند روز ترش هم مي شود. اينها براي زنبوردار مسئله ايجاد مي نمايد. اگر اين جمعيت ها را به حال خودشان رها كند در زمستان از گرسنگي حتما تلف خواهند شد.
بايد موضوع را بدين طريق حل کنيم كه به جمعيت هايي كه غذا را خوب برمي دارند زيادتر و تا بالاترين حد ممكنه شربت دهيم و قاب هاي اضافه را كه پر مي كنند بتدريج برداشته داخل جمعيت هايي كه شربت را برمي دارند آويزان نماييم و بدين طريق به قول خودم بين جمعيت ها تعادل غذايي ايجاد مي كنم. غارت در اين ماه و دو ماه آينده بدليل كمبود شهد در طبيعت شدت مي گيرد. توصيه آنست كه تغذيه ها تنها بعد از غروب آفتاب انجام گيرد به علاوه سر هيچ يك از كندوها به مدت زياد براي بازديد باز گذاشته نشود و سوراخ پروازها تنگ شوند.
منبع : کتاب زنبور عسل و پرورش آن، دکتر شهرستانی